من عاشق زمستونای اینجام. قشنگ نیست؟ - قشنگه ولی سختی داره. پنج هزار کیلومتر پرواز میکنن فقط برای این که زنده بمونن. اولش خیلی ترسناکه ولی تهش خونهشونو پیدا میکنن. - اگه به تهش برسن. - بلد باشن میرسن.
مالکی از مدیران شرکتی موفق است که توسط ابراهیم ریزآبادی اداره میشود. ریزآبادی، مالکی رو مأمور میکند تا برای قرارداد مهم نفتی با نروژیها وارد مذاکره شود. نروژیها بعد از عقد قرارداد، میخواهند مبلغ قرارداد که چندین میلیون دلار است را به حساب شرکت واریز کنند ولی ….
زخم کاری مجموعهٔ نمایشی به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیهکنندگی محمدرضا تخت کشیان ، است که در سال ۱۴۰۰ به پخش آنلاین رسید . این مجموعه اقتباسی از رمان بیست زخمکاری نوشتهٔ محمود حسینیزاد است که نگاهی به تراژدی مکبث نوشتهٔ ویلیام شکسپیر میاندازد. بنا بر تصمیم ساترا این سریال با ردهبندی سنی ۱۵+ سال از فیلیمو پخش میشود.
کارگردان: محمدحسین مهدویان
تهیه کننده: محمدرضا تختکشیان
بازیگران: جواد عزتی، رعنا آزادی ور، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، عباس جمشیدیفر، مهدی زمینپرداز، امیرحسین هاشمی
با هنرمندی کاظم هژیر آزاد، منوچهر علیپور، مهلقا باقری، مائده طهماسبی، سیاوش طهمورث، مرتضی امینیتبار، سارا حاتمی، نیوشا علیپور، مهیاس پازوکی.
مجری طرح: کامران حجازی
مدیر فیلمبرداری: هادی بهروز
تدوین: سجاد پهلوان زاده
آهنگساز: حبیب خزایی فر
طراح گریم: شهرام خلج
طراح صحنه: بهزاد جعفری طادی
طراح لباس: آرتا ماهان
طراحی و ترکیب صدا: مهرشاد ملکوتی
مدیر صدابرداری: هادی ساعدمحکم
جانشین مدیر تولید: پیمان حجازی
فیلمبردار: محمد فکوری نیا
انتخاب بازیگر: کیومرث مرادی
بازیگردان: میلاد اکبر نژاد
برنامه ریز: بهمن حسینی
دستیار اول کارگردان: حسین دیردار
مدیر تدارکات: فرامرز رضایی
جلوههای بصری: امین پهلوان زاده
جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیک
منشی صحنه: پوریا کاظمی فرد
عکاس: امیر جدیدی.
کیوان حسینیان ، برگرفته از سایت فیلیمو
در دوران تعطیلی و رکورد سینما، خیلی زود همه نشانی شبکه نمایش خانگی را پیدا کردند و پلتفرمهای آنلاین تبدیل شدند به مجرایی برای تنفس و بقا. در ابتدا شاید خیلیها به چشم یک شغل موقت به این راه تازه نگاه میکردند اما حالا به نوعی دارد تعریف جریان اصلی در عرصه سینما و سرگرمی را عوض میکند؛ روندی که در ایران شدت و شتاب بیشتری هم پیدا کرده است. تمام سریالهایی که تا به امروز ساخته شدهاند، در نوع خود مهم و قابل بحث بودهاند؛ گرچه اهمیت صرفا با کیفیت متناسب و مترادف نیست. نکتهای که در مورد زخم کاری میتواند با نمونههای قبلی متفاوت باشد، اهمیت اثر در جایگاه فیلمساز و همینطور در وضعیت کنونی بازار است.پیش از این درباره جایگاه مهدویان در سینمای دهه نود بحث شده و این بار بحث درباره ساخته جدید اوست و اینکه چرا موفقیت یا شکست زخم کاری سرنوشت این سینماگر را به کل تغییر خواهد داد. سریال بر اساس رمان کوتاه بیست زخم کاری نوشته محمود حسینیزاد ساخته شده است؛ رمانی که در میانه دهه نود چاپ شد، آن هم بعد از چند سال تعویق، و خیلی زود به اثری پرطرفدار در میان علاقهمندان ادبیات فارسی تبدیل شد که تصویری هولناک و تکاندهنده از همآغوشی فساد و قدرت زیرپوست ایران معاصر را تداعی میکرد. روایتی که به طور مشخص از یکسو با کهنالگوی سقوط و تراژدی مکبث قابل مقایسه بود و از سویی دیگر با قصههای جنایی و نوآر که حالا در جغرافیایی آشنا بازآفرینی شده است. قصه با کدهایی مشخص و ظریف سعی دارد یادآور تمام ناگفتهها و ناشنیدهها درباره فساد سازمانیافته و پنهان در سالهای اخیر باشد؛ از قراردادهای غیرشفاف و پولشویی گرفته تا دستهایی که به خون آلوده شده است. تماشای چنین قصهای در قالب یک سریال که مخاطب عام را نشانه گرفته، در نوع خود اتفاق قابل توجهی به شمار میآید.
بعد از تجربیات موفق و ناموفق، اهمیت قصه و قصهگویی در سریالسازی تازه دارد عیان میشود و از همین رو اقتباس، که در سینمای ایران همیشه مغفول بوده، در شبکه نمایش خانگی رفته رفته به یک موج منجر خواهد شد. اما باید در نظر داشت که بیست زخم کاری چندان با الگوی رمانهای عامهپسند فارسی سازگار نیست و دست گذاشتن روی آن، به دلیل لحن و سوژه ملتهب، تصمیمی چالشبرانگیز است؛ به ویژه که کل رمان بیش از صد و خردهای صفحه نیست و قصه برای تبدیل شدن به یک سریال یا حتی مینیسریال نیازمند بسط و اطناب و پرداخت به شخصیتها و داستانهای فرعی تازه است.
فراتر از چالش اقتباس ادبی از یک رمان بحثبرانگیز، زخم کاری در کارنامه مهدویان نقطه عطف خواهد بود. خوب یا بد، تمام ساختههای قبلی مهدویان زیر سایه سنگین وجه امنیتی، سیاسی و تاریخی موضوعات مهمی قرار داشت که شیوۀ پرداخت آن با محدودیتها و حساسیتهای فراوانی همراه بوده و همین امر سوتفاهمهای متعددی را درباره خود مهدویان و وجه رسانهای او به همراه داشته. تا جایی که رفته رفته سعی کرد خودش را از پیشفرضهای حزبی و جناحی جدا و هویت خود به عنوان یک سینماگر را بازتعریف کند. از این نظر، زخم کاری در کارنامه مهدویان یک استنثاست؛ داستانی معاصر، گرچه ملتهب، که عنوان تولیدکننده یا سفارشدهنده بر روی آن وزن نمیاندازد و حکم یک مواجهه مستقیم بین فیلمساز و مخاطبان اثر را دارد؛ آیا زخم کاری بعد از درخت گردو و شیشلیک همچنان در راستانی تغییر مسیر و رویکرد مهدویان تعبیر میشود و به همان اندازه واکنشهای ضدونقیض را در پی خواهد داشت؟
از سوی دیگر، باید در نظر داشت که موفقیت زخم کاری، چه در برقراری ارتباط با بینندگان سریال و چه در نمایش درونمایه منبع اقتباس، بدون شک در تصور عمومی از مهدویان سینماگر و مسیری که او در ادامه دنبال خواهد کرد، تاثیر چشمگیری دارد. همچنین میتواند زمینهساز ورود سینماگران سرشناس دیگر به عرصه سریالسازی و تولید سلسله آثاری باشد که طی زمان سطح سلیقه و انتظار مخاطب را بالا ببرند. در نتیجه باید دید واکنشها به سریال چیست و به کنجکاوی گستردهای که پیرامون آن ایجاد شده چه پاسخی خواهد داد.
سریال جنایی زخم کاری ساخته محمدحسین مهدویان و با نقشآفرینی ستارگانی چون جواد عزتی، رعنا آزادیور، هانیه توسلی، سعید چنگیزیان، الهه حصاری، سیاوش طهمورث، عباس جمشیدی، کاظم هژیرآزاد و… به صورت اختصاصی بر روی فیلیمو قابل تماشاست.
▪ مکبث به روایت نمایش خانگی قسمت اول سریال دنبالهروی همان درامهای به ظاهر اجتماعی پیشین است نه اثری تریلر یا جنایی. تعلق شخصیتها به فضای ثروتمند و به اصطلاح بورژوای اطرافشان حس نمیشود و همهچیز در راستای به رخ کشیدن تولید پرهزینه سریال است؛ از ویلاهای شمال و هتل لوکس گرفته تا لباسهای برند و ماشینهای گران قیمت. مشکلی که دیگر آثار نمایش خانگی نیز داشتند؛ شخصیتها در رفتار و ظاهر هیچ بستگی و پیوندی با این طبقه از خود نشان نمیدهند و سازندگان اثر نیز به جای تمرکز بر این موضوع، به زیبایی و خودنمایی این تجملات میپردازند. نماها و میزانسن نه بیانگر حالات شخصیت یا همراه با داستان که در امتداد همین تجملاتاند. شاید تنها خلاقیت در این زمینه را بتوان به طراحی دفترِ دربار مانند ریزآبادی و بلاکینگ کاراکترها دانست.از مشکل اکسپوزیشن و حرافی کاراکترها پیرامون روابط میان اعضا نیز که بگذریم، مورد آزاردهنده دیگر آن نیز ناهمخوانی موسیقی با ریتم داستان است. قسمت اول ریتمی آرام و کند دارد اما در مقابل آن، موسیقی پرتنش و پرهیجانی را میشنویم که مدام، گاه و بیگاه و در لحظات متعددی پخش میشود تا جایی که بیشتر به یک موزیک ویدیو شبیه است!بر خلاف ماجرای نیمروز که میان فضای مرموز و خشن داستان و حس و حال معمایی موسیقی همخوانی مشهودی وجود داشت، اینجا تضادی دیده میشود که کارگردان نیز به آن بیتوجهی میکند و بر استفاده از آن اصرار میورزد؛ در یک نمای معرف از شمال، حین موفقیت در عقد قرارداد و حتی هنگام خروج شخصیت از هتل با اسلوموشن!حضور کارگردانانی چون مهدویان یا هومن سیدی که از فیلمسازان محبوب این روزهای سینمای ایران به شمار میآیند، میتوانست نفس تازهای باشد برای وضعیت بغرنج نمایش خانگی. قورباغه علیرغم اینکه نسبت به محصولات این حوزه تفاوتهای بسیاری داشت، با این حال همچنان مشکلات جدی و اساسی داشت که ان را درگیر حواشی بسیاری نیز کرد. زخم کاری میتوانست در این شرایط جایگاه سریال محبوب این روزها را بگیرد که با توجه به منابع اقتباس آن، امیدی نیز به کیفیت آن بود.با این حال، حضور مهدویان به جز چند مورد کوتاه و جزئی ابدا در کارگردانی یا دیگر موارد حس نمیشود و گویی که شخصی دیگر در مقام کارگردان این قسمت به جای او نشسته است. سریال زخم کاری شروع امیدوارکننده یا رضایتبخشی نداشت اما نسبت به منابع اقتباسش همچنان باید منتظر ماند و دید که آیا سرنوشت دیگر محصولات نمایش خانگی را در پیش میگیرد یا آنکه خودی نشان میدهد.
برگرفته از سایت سلام سینما
«زخم کاری» اولین تجربه سریال سازی محمد حسین مهدویان است. او در اولین سریالش اینبار به سراغ ژانر نوآر رفته و داستانی ملتهب را به تصویر کشیده است که مایههایی مافیایی دارد و درباره «خانواده»ها یا هولدینگهایی است که نقش مهمی در معاملات کلان اقتصادی و تجاری کشور دارند.مهدویان اینبار تاریخ معاصر را کنار گذاشته و به سراغ یکی از بحرانهای بزرگ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی معاصر رفته که کل کشور این روزها با آن درگیر است؛ یعنی فسادهای اقتصادی.آنطور که از قسمت اول سریال برمیآید با اثری هیجانانگیز و پرحادثه روبهروایم که در ساخت جهان و پرداختن به داستان از فیلمهای گنگستری و مافیایی الهام گرفته است. مهدویان پیش از این در فیلمهای سینمایی خود نشان داده که چقدر وامدار تاریخ سینماست و چطور از فیلمسازان بزرگ و فیلمهای مهم تاریخ سینما تاثیر پذیرفته است. اما «زخم کاری» همانقدر که ملهم از فیلمهای گنگستری و «داستان مافیا» است، به واسطه داستانش یادآور یکی از شاهکارهای ادبیات نمایشی یعنی نمایشنامه «مکبث» ویلیام شکسپیر هم هست. قصه با کدهایی مشخص و ظریف سعی دارد یادآور تمام ناگفتهها و ناشنیدهها درباره فساد سازمانیافته و پنهان در سالهای اخیر باشد؛ از قراردادهای غیرشفاف و پولشویی گرفته تا دستهایی که به خون آلوده شده است (یکی از جملات کلیدی نمایشنامه «مکبث».)«زخم کاری» از سوی دیگر یک سریال اقتباسی هم هست که براساس رمانی به نام «بیست زخم کاری» نوشته شده است. نویسنده رمان، محمود حسینی زاد است که در طراحی و گسترش داستان فیلمنامه هم نقش اصلی را داشته. باید دید که سریال موفق میشود فضای فیلمهای گنگستری و داستانی از قرون وسطی را در بستر جامعه امروز بازسازی کند یا نه؟ به هرحال ایرانیزه کردن چنین داستان و اتمسفری کار سختی به نظر میرسد.
ثبت نظر