این مطلب به روز رسانی خواهد شد.
گردآوری و تنظیم
تئاتر شهر را نمیتوان تنها در تعدادی سالن نمایش خلاصه نمود ، تئاتر شهر مظهر تاریخ تهران است ،این سازۀ مدور که بدون شک از شاهکارهای معماری ایران به شمار می رود، بزرگترین مجموعۀ نمایشی حال حاضر ایران زمین است.
تئاتر شهر را نمیتوان تنها در تعدادی سالن نمایش خلاصه نمود ، تئاتر شهر مظهر تاریخ تهران است ،این سازۀ مدور که بدون شک از شاهکارهای معماری ایران به شمار میرود، بزرگترین مجموعۀ نمایشی حال حاضر ایران زمین است. در عینحال نیز یکی از مهم ترین مجموعههای تئاتری ایران است. تئاتر شهر طی سالهای گذشته فراز و فرود زیادی به خود دیده؛ گاه شاهد پیشروی مترو در حریم خود بوده، دورهای نیز شاهد فرو ریختن دیوارههایش و زمانی سارقان، کاشیهای فیروزهای دیوارهاش را به یغما بردهاند و در این روزهای اخیر نیز مجسمههای آن دستخوش دستبرد عدهای بیمعرفت گشته است ، اما نماد تئاتر ایران، با تمام فراز و نشیبها همچنان سرپاست.
مجموعه تئاتر شهر در سال ۱۳۴۶ توسط شادروان مهندس علی سردارافخمی طراحی شد و ساخت آن پنج سال به طول انجامید.
تالارهای مجموعه تئاتر شهر در حال حاضر شامل «تالار اصلی» در طبقه همکف، تالارهای «چهارسو»، «قشقایی»، «سایه» و «پلاتو اجرا» در طبقه زیرین است.
محل کنونی تئاتر شهر، در دوران قدیم ، یکی از تفرجگاههای مردم تهران بود و در این فضا ساختمانی معروف به «مهمانخانه بلدیه (کافه شهرداری)» در آن قرار داشت که در سال 1309 ساخته شده بود و برخی اوقات گروههای شعبدهباز و سیرک، در فضای باز اطراف این مهمانخانه به اجرای برنامه میپرداختند.
اسناد منتشرشده در موزۀ خیابان ولیعصر حاکی از آن است که مهمانخانه و کافه شهرداری مکانی برای اجرای موسیقی ایرانی بوده، به همین منظور ارکستر خود را از موسیقیدانهای معروف ایرانی تشکیل داد؛ از مهمانیهای رسمی و خصوصی گرفته تا مهمانیهای باغی که به نفع بنگاه حمایت مادران برگزار میشد، مکانی که از سال ۱۳۱۹ تا ۱۵ سال بعد در کنار برنامههای شبانه خود، اجرای خیمهشببازی را داشت.
این ساختمان توسط بلدیه آن زمانِ شهر تهران به عنوان کافه و مهمانخانه در عصر سهشنبه، ۱۵ شهریور ۱۳۱۱ افتتاح شد و توانست حدود ۳۰ سال در مرکزیت تهران قدیم بماند، عمارتی بزرگ که «"مسیو فرد" آن را با نهایت استحکام با سنگ و سیمان و آهن بنا کرده و مخارجش از ۱۰۰هزار تومان متجاوز شده بود».
اما این عمارت برای مدتی دفتر مرکزی حزب دموکرات ایران بود؛ آنطور که قوامالسلطنه در خاطرات خود نوشته؛
«روزنامههای اطلاعات و کیهان علیه من و دوستان نزدیک، مقالات تند و انتقادآمیز منتشر ساختند. دکتر مظفر بقایی که با مساعدت من از ورطه گمنامی بیرون آمده و برای نخستین بار به مجلس راه یافته بود مامور شد به عنوان این که من دیگر رهبر حزب دموکراتیک ایران نیستم، محل حزب دموکرات را که در آن موقع در کافه شهرداری بود، اشغال نماید. این شخص {...} به اتفاق گروهی چاقوکش و چماق به دست به محل حزب حملهور شد.»
اما در ادامه و در سال 1335 بلدیه تصمیم بر ایجاد هتلی مدرن و مجهز برای مسافران خارجی، در محل کافه شهرداری گرفته تا ساختمانی مدرن با گنجایش ۴۰۰ اتاق را بنا نماید و با توجه به این موضوع ، کافه را تخلیه نموده که در روند کاریشان دو سال وقفه حاصل میگردد و در سال ۱۳۳۸، نخست بنای کافه را برای تاسیس یک فروشگاه بزرگ در نظر گرفتند و در نهایت به انبار بزرگ سوپرمارکت و دفتر امور اداری اختصاص یافت.
با استناد به مدارک موجود در موزۀ خیابان ولیعصر و مطابق با بریده جریدۀ تاریخ یکم آبان ۱۳۴۵ روزنامه اطلاعات،در محل کافه شهرداری سابق یک تئاتر مجهز ساخته خواهد شد. از سوی دیگر با انحلال کافه شهرداری، در محل باغ روبهروی ساختمان کافه، پارکی ساخته شد که دوم تیر ۱۳۴۵ افتتاح شد و پس از انقلاب «پارک دانشجو» نام گرفت.
در سال 1345 روانشاد مهدی نامدار از پیشگامان پیشرفت علمی تئاتر، به ویژه فن بیان در نمایش در ایران ، کلنگ ساخت بنای تئاتر شهر را بر زمین زد. مهندس علی سردار افخمی نیز با الهام از برج طغرل آن را طراحی نمود و شنبه، هفتم بهمن ۱۳۵۱ ساخت آن به پایان رسید.
در روز افتتاح این مجموعه به تاریخ یکشنبه هشتم بهمن ۱۳۵۱ نمایش باغ آلبالو نوشته آنتون چخوف و به کارگردانی آربی اوانسیان و با بازی داریوش فرهنگ، سوسن تسلیمی، مهدی هاشمی، فریده سپاه منصور، فهیمه راستکار و پرویز پورحسینی به عنوان مدرنترین سالن تئاتر تهران آغاز به کار نمود.
در آغاز، تئاتر شهر و اجرای تئاترها زیر سرپرستی سازمان جشن هنر شیراز بود و پس از چندی به سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران واگذار شد و پس از انقلاب نیز زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیریت تئاتر شهر را مدیر کل هنرهای نمایشی که خود با حکم معاون هنری وزیر ارشاد منصوب شده به عنوان مدیر معرفی و حکم او را ابلاغ میکند.
مساحت بستر طرح این بنا 3 هزار متر مربع و مساحت زیر بنایى آن 5 هزار و 600 متر مربع است. با توجه به پلان دایرهاى شکل این بنا، قطر تقریبى بدنه آن ۳۴ متر است. ارتفاع تئاتر شهر ۱۵ متر است. نمای گنبد نیم مدور بام و ستونهای قرینه اطراف آن از دور چون خیمهای بر محوطه سنگ فرش گسترده پارک دانشجو قوام یافته چنانکه یادآور تابلوی تکیه دولت اثر کمال الملک می نمایاند.
از نظر بافت ظاهری بنا، ساختما آن شبیه برج طغرل در شهر ری به نظر می رسد. دیوار بیرونی، ترکیب انتزاعی و زیبای کاشی فیروزهای و سبز و آجر به شکل برجسته، یادآور نشانههای معماری دوره ایلخانیان است. فضاهای داخلی بنا با پیچ و خمهای هندسی شاید بر کاربرد دایره و رازگونگی آن در فرهنگ و هنر ایرانی تاکید میکند که در پلان دایرهای آن بارزترین نمود را دارد. این مجموعه در ابتدا تنها برای تالار اصلی در نظر گرفته شده بود که به مرور محل پارکینگ اتومبیلهای تماشاگران ،کارکنان و همچنین برخی انبارها و سالنهای تمرین نیز با اعمال تغییراتی به عنوان تالار نمایشی مورد استفاده قرار گرفت.
بخشهای مختلف این مجموعه را واحدهای نور، صدا، چهرهپردازی، آکسسوار، حمل و نقل دکور، صحنه، فروشگاه کتاب، تدارکات، خدمات، کافه تریا، تلفنخانه، تاسیسات، نقاشی، برق، معاونت فنی، معاونت اداری مالی، روابط عمومی، حراست، اداری و دبیرخانه ، مدیریت تالارها، هماهنگی، گیشه و مدیریت تشکیل میدهند . در طبقه چهارم این مجموعه نیز کتابخانه تخصصی و مرکز اسناد هنرهای نمایشی کشور قرار دارد که سالهای گذشته به همت منصور خلج پژوهشگر و مدرس تئاتر سامان یافت. یک تالار کنفرانس با عنوان «تالار مشاهیر تئاتر ایران» نیز پس از بازسازی سال 86 مجموعه در عوض «تالار شماره 2 » مجموعه ساخته شد که در سالهای اخیر میزبان میزگردها، نشستهای تخصصی، نشستهای رسانهای و جلسات نمایشنامهخوانی گروهها و هنرمندان نمایشی داخلی و خارجی شرکت کننده در رویدادهای نمایشی کشور بوده است.
مهندس علی سردار افخمی ، آنچنان که خود عنوان مینماید:
"زمین این بنا در گوشهای از باغ کافه شهرداری (پارک دانشجوی فعلی) بود. یادم می آید وقتی بچه بودم در زمان رضاشاه باغی آنجا بود. دفتر «فرح پهلوی» از من خواست که در یک گوشه از این باغ، ساختمان تئاتر شهر را بسازم. این باغ به گونهای بود که از همه طرف دیده میشد؛ هم از طرف خیابان ولیعصر (پهلوی) هم از طرف شمال که باغ قرار داشت، هم از طرف جنوب که کوچه ای قرار داشت و هم از طرف شرق.... چون از همه طرف دیده می شد به نظر می رسید بهترین طرح برای اجرای چنین ایدهای، یک ساختمان دایره ای است. موقعیت محلی که به من برای احداث این طرح دادند طوری بود که به نظرم میرسید بهترین ایده این است که دایرهای باشد تا از هر طرف دیده شود. نمیخواستم ساختمانی باشد که فقط یک نما داشته باشد و بعد پشتش هرچه بشود جا داد. به عکس، در ذهنم بود که این سازه، یک نما نداشته باشد و تمام اطرافش نما باشد. "
مهندس سردار افخمی در مورد ستونهای تعبیه شده در این بنای زیبا این گونه اظهار نظر نمود که این ستونها هیچ شباهتی به هیچ چیز ندارد. یادم میآید آن زمان مهرداد پهلبد (وزیر فرهنگ وقت) گفت که خوب چیزی به فکرت رسیده. ساختمانی اجرا کردهای که مثل یک تاج است! من گفتم اصلابه تاج فکر نکردم. الان هم که فکر میکنم، می بینم این تصور از قبل در ذهنم نبود که طرح نهایی شبیه خیمه یا فرم به خصوص دیگری باشد. این ساختمان شبیه هیچ چیزی نیست. فرم نهایی سازه، در واقع با الهام از خاطراتی که از کودکی از معماری ایرانی داشتم به ذهنم رسید. در سالهای جوانی جاهای مختلف مملکت مثل شیراز، اصفهان و حتی جاهای دورافتاده را دیدم و در جزییات ساختمانهای تاریخی این شهرها دقت کردم. نکته مهم در ساخت این بنا این بود که از همان ابتدا مخالف کاربرد شیشه و تراورتن بودم، به دلیل اینکه این مصالح مناسب آب و هوا و فضای ایران نیست. یادم میآید وقتی برای بار دوم از فرانسه به ایران آمدم و میخواستم این بنا را اجرا کنم، دیدم بسیاری از ساختمانهای آن زمان تهران که معمارانی چون حیدرعلی غیایی، هوشنگ سیحون و عبدالعزیز فرمانفرما ساخته بودند از تراورتن و شیشه و آهن بود. این مصالح به نظر من بسیار برای ایران نامناسب هستند. این است که به شخصه در پروژههایم همیشه به دنبال آجر رفتم.
آجرکاری که نمای ساختمان را برای من درست کرد، همان کسی بود که کاشیها را درست کرد. کارگاهش در راه «شاه عبدالعظیم» بود و کاسه و کوزه میساخت. از او خواستم که آجرهای نقش دار و کاشیها را بسازد. او هم آجرها و کاشیهایی را که شما الان می بینید، برایم ساخت.
امیرعلی سردار افخمی، معمار بزرگ ایرانی روز ۱۷ آذر در فرانسه و در ۹۱سالگی و دور از زادگاهش درگذشت. این هنرمند فقید از نسل معماران پیشرو در دهههای چهل و پنجاه خورشیدی بود و چندین ساختمان در تهران با قریحه هنری این معمار طراحی و بنا شده است.
مدتهاست موضوع حصارکشی محوطۀ پیرامونی تئاتر شهر نقل زبانِ اهالی تئاتر و اعضای شورای شهر است و این موضوع موافقان و مخالفان خود را دارد . در روز 13 اسفند سال 99 ، پیروز حناچی شهردار وقت تهران ، اظهار نمود که هیچ کار غیر کارشناسی انجام نمیشود. تئاتر شهر یکی از مفاخر دوره معماری معاصر است. اما تداخل عملکردهایی که در اطراف آن قرار دارد و حفاظت از تئاتر شهر به صورت کارشناسی، بحثهایی شده اما هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته است.» شهردار تهران تاکید کرد که «هر اقدامی که بخواهد صورت گیرد مبتنی بر مطالعات کارشناسی است.»
اما موضوع حصارکشی اطراف محوطه تئاتر شهر از زمانی مطرح شد که میزان بزهکاری و جرم در اطراف این ساختمان تاریخی پایتخت افزایش یافت .
استادِ پیشکسوت سینما و تئاتر ، رضا بابک، نیز از جمله هنرمندانی بود که از ایجاد حریم برای تئاتر شهر دفاع کرده و معتقد بود که از هیچ کمک و حمایتی برای بسامان شدن وضعیت پیرامون این بنای فرهنگی هنری دریغ نمیکند. او همچنین از وضعیت پارک مجاور تئاتر شهر نیز انتقاد کرده و گفته بود: «اسم پارک مجاور تئاتر شهر، پارک دانشجوست، ولی عملا به پارک معتادان و دیگر اقشار مسالهدار تبدیل شده و این هیچ برازنده تئاتر شهر نیست که اطرافش چنین وضعیتی داشته باشد.»
متاسفانه سارقان قصد داشتند روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت کلید مجسمه «فرهاد قفلزن» را در محدوده مجموعه تئاتر شهر سرقت کنند که این اتفاق نیفتاد و قطعه به داخل مجموعه منتقل شد. مجسمهای که پیش از این بخشی از کلید آن نیز دزدیده شده و در حال حاضر فرهاد قفل زن مجموعه تئاتر شهر ، از ساختههای استاد پرویز تناولی بدون کلید شده است .
در زمان شهرداری غلامحسین کرباسچی ، دیوارهای حیاط تئاتر شهر به طور کامل تخریب شد و آن زمان نیز این موضوع از لحاظ اهل فن امری غیرکارشناسانه بود.
نام وی " اصغر کاشی تراش اصفهانی " بود . نزد پدر خود استاد حسین کاشی تراش اصفهانی آموزش دیده بود و به اصطلاح ، نسل اندر نسل کاشیکار بودند. از سال 1349 تا 1352 را صرف همین کاشیهایی نمود که امروز حسرت آن بر دل ما باقیست .
در سال 1349 هنرمندانِ کاشیکار بسیاری از شهرهای مختلف برای گرفتن پروژۀ کاشیکاری تئاتر شهر به تهران آمده و استاد اصغر کاشیتراش را برای این کار انتخاب کردند . مرحوم حسین کاشیتراش ، پدر وی کاشیکاریهای کاخ گلستان را انجام داده بود و همین موضوع تاثیر بسزایی در محول شدن این پروژه به اصغر آقای کاشیتراش شد.
آشنایی وی با ویکتور بابایان (رئیس شرکت ساختمانی مقاطع کاری "به ساز نو"، فرزند مهندس بابایان که بانک ملی شعبه "سبزه میدان" را ساخته بود) منجر به عقد قرارداد شد که همانگونه که خود استاد کاشیتراش در گفتگو به سایت ایرانتئاتر عنوان نموده است ، کاشی کاری بانک ملی شعبه "سبزه میدان" نیز به عهده پدر وی بوده است.
اما طرح اصلی کاشیکاری توسط مهندس "امیرعلی سردار افخمی" انجام شد و در کارگاه "عباس نحوی پور" در تهران قالب ریزی و ساخته شد. نام نقشهایی که برای کاشیکاری تئاترشهر استفاده شد "هشت ضلعی"، "اسبر" و "پا باریک" است.
اما امید است در آینده و برای نسلهای بعد این موارد به خاطره بدل نگردد و سردرگمی ، اهمال در تصمیمگیری قاطع و عدم اهمیتدهی برخی منفعتطلبان و سنگاندازی آنها ، سبب وارد آمدن آسیبهای غیرقابل جبران بر بدنۀ این مجموعۀ ماندگار و همچنین بناهای مشابه نگردد.
صبح چهارشنبه یازدهم آبان سال 1384 بود که دیوار ضلع جنوبی تئاتر شهر بر اثر حفاری قطعه زمین مجاور فرو ریخت. قطعه زمینی که از ابتدای تاسیس تئاتر شهر به عنوان پارکینگ این مجموعه مورد استفاده قرار میگرفت. هنگام وقوع این حادثه، نمایشی به کارگردانی امیررضا کوهستانی در سالن قشقایی که در مجاورت این پارکینگ است در حال اجرا بود، که منجر به توقف نمایش شد و کارگاههای دکور را به حال تعطیل در آورد. نکتۀ غمانگیز دیگر ، آتش سوزی سالن قشقایی حدود یک سال پیش از این واقعه بود که سبب تعطیلی موقت اجرای نمایش شد.
زمانی که محمود احمدینژاد شهردار تهران بود، تصمیم ساختن مسجدی در محوطه پارکینگ واقع در ضلع جنوب غربی ساختمان تئاتر شهر گرفته شد که بنا بر مخالفتهای مسوولان تئاتر، متوقف شد. اما ساخت مجموعه تجاری در آن محل ادامه پیدا کرد و چندی بعد نیز بخشی از دیواره حیاط تئاتر شهر و دیواره سالنهای قشقایی و خورشید فروریخت.
اما موضوعی عجیبتر این بود که همایون غنیزاده در سال 1391 در نظر داشت تا نمایش جدیدی را به روی صحنه بیاورد، او برای یافتن سالن دچار مشکل شد و تصمیم گرفت نمایش جدید خود را بر پشتبام تئاتر شهر اجرا کند و این چنین بود سازهای با نام «لابیرنت» طراحی شد.
این سازه به وسیله لولههای پلاستیکی و چسبدر حال ساخت بود. این سازه 9 در 20 متر مساحت داشت و ارتفاع آن شش متر بود. این گروه قصد داشت پس از تکمیل این سازه نمایش «ددالوس و ایکاروس» را در این محل اجرا نمایند که پس از اعتراضات گسترده ، این سازه به صورت نصف و نیمه جمع و آوری شد و مطابق اظهارات برخی ، بام این ساختمان ، امروزه نخالهها و ضایعاتی نیز مشاهده شده است.
1.city.theater.ir
2. caoi.ir
3. «علی سردار افخمی» طراح و معمار تئاترشهر در گفت وگو با «شرق»:نگذاریم تئاتر شهر ناهنجار شود ، روزنامه شرق، چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۱، شماره ۱۶۷۱
4. ایران تئاتر
5.خبرگزاری ایسنا
6.خبرگزاری مهر
ثبت نظر