نبود تفکر جمعی یکی از آسیبها در تمام مشاغل است که موسیقی نیز شامل آن است. علتهای زیادی باعث بروز این آسیب است که روحیه حساس و نبود بینش هنری کافی از علتهای اصلی آن است.آذرسینا افزود: دوستان موسیقیدان اگر به این باور برسند که هر کسی در حد توان خود باید کار کند و هیچکس مسوول کار دیگری نیست کمی شرایط بهتر خواهد شد. جایگزینی حسادت بهجای رقابت از آسیبهای بزرگ این هنر است. این نوازنده افزود: متاسفانه حتی دوستانی که در یک ژانر و با یک تفکر هم کار میکنند و اصولا در یک سطح نیز هستند، دائما در حال جنگ و تخریب یکدیگرند. آذرسینا تاکید کرد: در شرایطی که کار هنری مخصوصا موسیقی ایرانی خود بهاندازه کافی دچار بحران است، دیگر جایی برای این تخریبها از درون نیست و باید از این تفکر اصطلاحا باندبازی گذشت و از هم حمایت کرد. یادآوری کنیم که در نهایت ما تولیدکنندهایم و مردم تصمیمگیرنده هستند. وی یادآور شد: هر تغییری در روند موسیقی یا فرهنگ نیاز به یک انسجام و برنامهریزی منظم و آکادمیک و حمایت سیستمی دارد. پراکندگی فضای موسیقی و معلوم نبودن چارچوبها باعث هرجومرج شده تا حدی که حتی فرق ژانرهای پاپ از کلاسیک نیز نامعلوم است. آذرسینا افزود: جنجالهایی نمادین که فقط به فکر فروش و پول است و ارزشها و کیفیت به درجه چندم رفته است. چگونه در چنین فضای مسمومی میتوان به فکر پیشرفت بود؟ موزیسین کلاسیک برای فروش و درآمدزایی از موسیقی پاپ و راک مدد میگیرد و آن را با شأن کلاسیک قالب میکند و به بدنه موسیقی آسیب میزند و دیگر مردم نمیدانند کلاسیک چیست پاپ چیست.
منبع: دنیای اقتصاد
ثبت نظر