دسته های گل نهادن بر مزار من چه سود
در زمان بودنم یک شاخه گل دستم بده
این قطعه شعر را استاد "جهانبخش پازوکی " برای یکی از جدیدترین آثار استاد " اکبرگلپایگانی " سرودند که شاید حرف دل بسیاری از هنرمندانی است که در قید حیات هستند .
زندهیاد " محمدرضا شجریان " نیز در اواخر سالهای زندگی خود ، در حالیکه با بیماری سرطان در حال مبارزه بود نیز از گزند بیمهری مسئولان وقت در امان نماند.
اما پس از صحبتهای پیرامون نامگذاری یکی از معابر شهر به نام محمدرضا شجریان در جریان است و در ادامۀ این شیوۀ پسندیدۀ نامگذاری معابر به نام استادان و نامآوران ایران زمین ، امیدواریم که تا این بزرگان در قید حیات هستند این اتفاق رخ داده و به اما و اگر کشیده نشود . همانطور که نام استاد محمدعلی کشاورز و استاد علی نصیریان تا استاد عبدالله انوار به هنگام بودنشان نام گذاری گردید.
اما پیرامون محمدرضا شجریان سخنها بسیار است ، با توجه به مواردی که در سالهای گذشته در تندیس سازی برای برخی مشاهیر رخ داده است، شاید بهتر باشد این بار مسوولان، ساخت سردیس برای چنین چهرهای را به افراد کارشناس و حرفهای بسپارند تا باری دیگر سیلی از انتقادها و حاشیه روانه ساخت مجسمهای بدساخت برای چهرهای محبوب نشود.
پیشتر نیز هنگامیکه سردیس نامتناسبی برای زندهیاد "جمشید مشایخی" ساخته شد، عباس مجیدی "رییس هیات مدیره انجمن مجسمهسازان ایران" درباره ساخت آن با خبرگزاری ایسنا اینگونه بیان کرد که :
”باید برای ساخت سردیس و یادبود مشاهیر، برنامهریزی دقیق و مطلوب در نظر گرفته شود؛ به گونهای که سردیس و یادبود شخصیتهای بزرگ و ملی ما در زمان حیات آنها ساخته شود که دیگر شاهد این مشکلات نباشیم.انجمن مجسمهسازان میتواند هنرمندانی حرفهای برای ساخت سردیس از مشاهیر معرفی کند. در حال حاضر اکثر جاهایی که مجسمههای شهری میسازند، مربوط به شهرداری و سازمان زیباسازی شهری هستند. البته گاهی در تهران برای ساخت مجسمههای شهری، مشاورههایی از انجمن گرفته میشود ولی این اتفاق خیلی در استانها رخ نمیدهد و معلوم نیست پروژه ساخت مجسمههای شهری توسط چه افراد، سیستم و گروهی انجام میشود. خیلی وقتها افرادی که مسئولیت ساخت مجسمههای شهری را برعهده گرفتهاند، مجسمهساز نبودهاند و گویا هیچ سیستم نظارتی بر آنها حاکم نیست. در تهران بارها در جلسات و یا به صورت کتبی به مسئولین سازمان زیباسازی شهری درباره ساخت مجسمههای شهری گفتهایم. همچنین بارها نشستهایی تخصصی با حضور آنها درباره مجسمههای شهری برگزار کردهایم. اکنون هم باید در مراحل سیاستگذاری این امر تصمیمات درستی اتخاذ شود، شورایی آن را هدایت کند و از نهادهای مرجع کمک بخواهند. در غیر این صورت اجرا شدن این قوانین عملی نخواهد بود و باز شاهد ساخت مجسمههای بدساخت خواهیم بود، وگرنه پیش از این هم آیین نامههایی مبنی بر نظارت بر مجسمههای شهری وجود داشت. اگر سفارش ساخت مجسمههای شهری در مسیر درستی پیش رود، مجسمهسازهای توانا و حرفهای داریم که میتوانند آثار شهری خوبی ارائه دهند، کما اینکه پیشتر هم شاهد آثار شهری خوبی بودهایم. اکنون هم اگر بخواهیم اثری درخور شأن استاد شجریان ساخته شود، در وهله اول باید هنرمندی انتخاب شود که در این عرصه توانمندیهای لازم را داشته باشد. همچنین باید به هنرمند، فرصت و زمان مطالعاتی لازم، داده شود. از طرف دیگر باید بودجه کافی برای این کار در نظر گرفته شود. ساخت مجسمه از چهره شخصیتی مانند استاد شجریان، تنها این نیست که صورت او شبیهسازی شود، بلکه مجسمهساز باید شخصیت فرهنگی، هنری و علمی استاد شجریان را در اثر خود بپروراند. همچنین اثری که قرار است ساخته شود، باید از نظر ابعاد و اندازه، متناسب با فضا ساخته شود. اگر ساخت سردیس استاد شجریان توسط نهاد کارشناس ساخته شود و یا حداقل برای ساخت آن از آن نهاد مشورت گرفته شود، میتوانیم شاهد ساخت یک اثر مناسب باشیم. بالغ بر ۵۰۰ مجسمهساز توانمند برای ساخت سردیس چهرهها وجود دارد که توانایی خیلی از این افراد اثبات شده است و انجمن میتواند آنها را برای این کار معرفی کند و بدون شک برای اعتبار خود نیز که شده سعی میکند این اتفاق به نحو احسنت صورت بگیرد. “
ثبت نظر