نگارنده: مهندس اردوان سیف بهزاد، سردبیر و صاحب امتیاز
نام : Marie-Georges-Jean Méliès
سال تولد : ۱۸۶۱
سال وفات : ۱۹۳۸ ( ۷۶سالگی )
محل تولد : پاریس، فرانسه
پیشه : کارگردان فیلم ، شعبده باز ، طراح صحنه ، بازیگر
جرج ملیس به سال ۱۸۶۱، در شهر پاریس چشم به جهان گشود . ملیس از همان ابتدای کودکی علاقه خاص خود را به هنر نشان داد و با تحصیل در یک مدرسه هنری در پاریس [۲] در طراحی صحنه و نمایش عروسکی تبحر یافت. به گونه ای که کتاب و دفترهای خود را با نقاشی پر کرده و با مقوا عروسک درست می کرد . در سال ۱۸۸۴ به اصرار خانواده روانه لندن شد و به اجبار آن ها و به هدف ادامه کسب و کار پدر، زبان انگلیسی را فرا گرفت . در لندن پس از اینکه شاهد برنامه پر رمز و راز اعجوبه شعبده بازی عصر خود گردید [۳] ، شاخه ای به مجموعه علاقه های وی اضافه گشت و احساس کرد که میلی نیز به علم شعبده بازی و هنر تردستی دارد. در بازگشت خود به پاریس، ادامه راه پدر ( کارگاه کفاشی ) را پیش گرفت و در ادامه یکی از معروف ترین سالن های نمایش [۴] زمان خود را در سال ۱۸۸۸ و زمانی که برای فروش گذاشته شده بود، خریداری کرد . در آن هنگام او تمام زمان خود را به اجرای نمایش هایی که همگی پیرامون هنر شعبده و تردستی هایی که در لندن فرا گرفته بود اختصاص داد و شاید با انتخاب این راه ، آینده هنر فیلمسازی جهان را متحول و آینده شخصی و اقتصادی خود را نابود کرد [۵] .
ملیس رفته رفته به خلاقیت خود می افزود و با ابداع تردستی های تازه، به تعداد تماشاچیان سالن نیز اضافه میشد . یکی از اجراهای سرگرم کننده وی ، جدا کردن سر مردی از بدن او و ادامه سخن گفتن وی در همان حالت و بازگشت بدن به جای اولش بود .
جرج ملیس جوان ، زمانی که فیلم ها هنوز بدون جلوه های ویژه تولید می شدند ، یکی از شب هایی که برادران لومیر در حال جولان در صنعت سینما بودند، مهمانِ سالن خصوصی آن ها در گرند کافه و جزو تعداد اندک سی و سه نفره ی افتتاحیه و اکران خصوصی آن ها بود .
شد آنچه که باید می شد، ملیس مدهوش و مسحور از آنچه که تماشا می کرد گشت و جرقه ها ی افکارش در آن لحظه شعله ور شد. شاید اگر لومیر ها از ذهن پویا و جادویی ملیس خبر داشتند، شاید هیچ گاه وی را به آن اکران دعوت نمی کردند تا چنین رقیب قدرتمندی برای خود بسازند. اگرچه در ادامه، مسیر این دو از هم جدا شد و لومیر ها به سبک مستند سازی روی آورده و ملیس با استفاده از تخیل بالای خود و هنر شعبده بازی و اشتیاق به نمایش آن به جهانیان، بنیان گذار سبک نوین سینمای تخیلی و جلوه های ویژه گشت .
|
ملیس بلافاصله از لومیرها درخواست خرید دوربین هایشان را کرد که با مخالفت آن ها روبرو شد و از همین رو تصمیم گرفت که خود دوربین مورد نیاز خود را بسازد .ساخته های ملیس برخلاف فیلم های آن دوره، رخدادهای ساده و روزانه انسان ها نبود. ملیس از دنیایی پرده برداشت که وجود خارجی نداشت. او از اعماق تخیل خود رونمایی کرد و با اینکه مدت زمان زیادی از عمر دوربین فیلمبرداری تازه متولد شده و عمر شش ساله سینما نگذشته بود، ملیس پی به رازی برد که این نهال نورسته نه تنها توان دروغگویی دارد، بلکه در قلب فن آوری خود جادویی را حمل می کند و باید تردست بود تا فکر خود را در این راه بسته و باور کرد که صنعت فیلم سازی خود جادویی بیش نیست . شکست ملیس در خرید دوربین از لومیرها ، انگیزه ای برای وی شد تا با ساخت دوربین خود ، اقدام به ساخت استودیویی با دیواره و سقف شیشه ای در حوالی شهر پاریس ، واقع در گلخانه خود و براساس ابعاد تماشاخانه هودین کرده و فیلمنامه را خود بنویسد ، ماهرانه و استادانه هرچه که نیاز دارد بسازد و از بازیگران در پیش برد اهدافش بازی بگیرد . ملیس با استفاده از شم بالای شعبده بازی و بهره گیری از امکانات دوربین خود ، موفق به بنیان گذاشتن ترفند هایی شد که امروزه به عنوان ابزار اساسی فن فیلم برداری شناخته شده اند. حرکت آهسته [۶] ، استاپ موشن [۷] ، درآمیزی [۹,۸] ، سوپر ایمپوز[۱۰] ، نوردهی چندگانه[۱۱] و رنگ آمیزی دستی فریم ها نیز حاصل کنجکاوی های ملیس بود . این گونه بود که ملیس روزها را در استودیوی خود مشغول ساخت صحنه ها و لوازم مورد نیاز خود و عصرگاه به اجرای تئاتر می پرداخت و آخر هفته نیز به ضبط فیلم ها مشغول می شد .
ملیس با هدف پر رونق تر کردن سالن نمایش خود و رقابت با برادران لومیر، الگوی فیلم های اولیه خود را از نمونه برداری و بازسازی فیلم های آنان آغاز کرد. روزی از روزهایی که ملیس مشغول ضبط صحنه هایی از آمد و شد و ترافیک ماشین ها بود ، ناگهان فیلم دوربین او درهم پیچید و دستگاه گیر کرد و دقیقه هایی بابت راه اندازی مجدد دوربین تلف شد و پس از برطرف کردن مشکل به فیلمبرداری ادامه داد. ملیس پس از اتمام ضبط خود در آن روز و هنگامی که فیلم را بازنگری می کرد، متوجه عبور گاری نعش کشی از خیابان شد که ناگهان جایش با اتوبوس عوض می شود و اجسامی که در فیلم هستند به ناگه ناپدید گشته و به یکدیگر تبدیل میگردند[۱۲] و اینجا بود که این اتفاق به ملیس بابت خلق جلوه های ویژه ای که پیش تر به صورت زنده موفق به اجرای آن رو صحنه نگردیده بود، کمک کرد[۱۳] . هرچقدر که زمان پیش می رفت ، ابتکارهای بزرگ ملیس نیز رشد می کرد و با روند جاه طلبانه ای که پیش گرفته بود، هربار ایده ای جدید به ذهنش خطور کرده و در صدد اجرای آن بر می آمد .
|
ملیس طی دورانی که به این پیشه پرداخت (۱۸۹۹-۱۹۱۲) بیش از چهارصد فیلم که حاصل ترکیب طنز ، جادو ، تردستی و پانتومیم با درون مایه فانتزی بود ، ساخت و تولید کرد . یکی از نوآوری های وی که می توان بدان اشاره کرد ، جابجایی اعضای بدن در فیلم هایش البته با مایه طنز بود و از ویژگی های فیلم های وی عدم استفاده از نمای باز[۱۴] و نمای بسته [۱۵] بود . در سال ۱۹۱۵ و زمانی که مجبور به ترک پیشه فیلم سازی گردید، دوباره به حرفه پیشین خود و اجرای تردستی پرداخت. در سال ۱۹۲۳ و با اعلام ورشکستگی و در عین حال تعطیلی سالن تئاتر خود در جنگ جهانی اول و خراب کردن آن به دلیل ساخت و ساز و کشیدن راه و به لطف آنکه توسط فرانسوی ها نشان لژیون دنور [۱۶] را به خاطر خدمات گسترده اش به صنعت سینما دریافت کرده بود ، در آپارتمانی که در اختیار وی قرار داده شده بود ( به رایگان ) سکنی گزید و همان جا سال های پایانی عمرش را در تاریکی و گمنامی گذراند . در سال ۱۹۲۴ نیز به پایان راه خود رسید و در فقر و گمنامی دار فانی را وداع گفت .
ملیس را بعنوان پرچمدار فیلم های داستانی روایتی باید دانست ، او با ساخت فیلم هایی با درون مایه های تردستی ، فانتزی ، کمدی ، هجو ، طنز ، تاریخی ، ادبی ، پورنوگرافیک ، ملودرام ، تبلیغاتی ، تخیلی ، وحشت در زمره پیشگام این گروه از فیلم ها قرار گرفت که راه را برای پیشرفتهای آینده فیلمسازی هموار کرد .
ملیس در سال ۱۸۹۶ با تاسیس کمپانی استار فیلم ، آغاز به پخش و تولید آثار خود نمود ، سفر به ماه (۱۹۰۲) [۱۷] ، سرزمین پریان (۱۹۰۳) [۱۸] ، مسافرت غیرممکن (۱۹۰۴) [۱۹] از جمله آثار محبوب و معروف وی در قرن بیستم بود . همان طور که پیش تر اشاره گشت ملیس در جهت پیشرفت تولیدات خود اقدام به ساخت استودیوی دوم در سال ۱۹۰۷ با منابع نورپردازی کامل تر کرد .
سفری به ماه (۱۹۰۲) : فیلمی صامت و چهارده دقیقه ای به کارگردانی و بازی ملیس با برداشتی از رمان از زمین تا ماه [۲۰] و دور ماه [۲۱] ژول ورن که سفر تعدادی از دانشمندان و فضانوردان را به ماه نشان میدهد ( در انتهای مطلب لینک فیلم موجود است .)این فیلم با وجود موفقیت جهانی که بدست آورد موجب گزند دستبرد استودیوهای دیگر ، به خصوص در کشور آمریکا قرار گرفت . علاوه بر آن خصوصیات فیلم که کلیه مشخصه های فیلم های ملیس را دارا بود ، الگویی در تاثیر یافتن فیلمسازان دیگر شد و دری تازه به روی فیلم های داستانی گشوده شد . منتقدان آن دوره نیز با نقد فیلم از درونمایه فرافیزیکی و امپریالیسم ستیزی این فیلم به تحسین آن پرداختند .
فیلم یاد شده به همراه خالق خود ، در آن دوره و پس از بازنشستگی وی ، از یادها و خاطره ها دور گشت و به سان ملیس مورد بی مهری قرار گرفت .
در سال ۱۹۳۰ ، زمانی که صنعت سینما و فیلم سازی به ارزش خدمات ملیس فقید پی بردند ، فیلم را دوباره زنده کرده و در سال ۱۹۹۳ نسخه رنگی فیلم ( رنگ شده دستی) کشف شد و در سال ۲۰۱۱ به اصطلاح دوباره زنده شد.
در هفته نامه " صدای دهکده " [۲۲] این فیلم با قرار گرفتن در رده ۸۴ ام در زمره صد فیلم برتر قرن بیستم قرار گرفت . این فیلم از یادگارهایی است که ملیس از خود به جا گذاشت و لحظه ای که سفینه فضایی با سقوط روی ماه به چشم آن فرو میرود از جمله لحظه های معروف سینمای جهان و نمونه اولیه فیلم های علمی تخیلی است .
قلعه ارواح(۱۸۹۶) [۲۳] : فیلم صامتی که در سال ۱۸۹۶ به کارگردانی ملیس تولید شد . فیلم در واقع الگوی اولیه پانتومیم با محتوای نمایشی و کمدی است .
این فیلم که در کشور آمریکا تولید گردید با نام "قلعه طلسم شده" و در بریتانیا با نام "قلعه ارواح" معروف است و با توجه به محتوای فیلم و از لحاظ فنی و نوع شخصیت پردازی آن را می توان بعنوان اولین فیلم ترسناک تاریخ سینما نام برد . علاوه بر همه این ها طول این مدت زمان این فیلم که بیش از ۳ دقیقه است جزو مشخصه های آن در دوران خود و در مقایسه با سایر فیلم های زمان خود بود .
[۱]- Marie-Georges-Jean Méliès |
[۲]- Ecole des Beaux Arts |
[۳]- John Nevil Maskelyne |
[۴]- Théâtre Robert-Houdin |
[۵]- اتفاقی که برای بیشتر بزرگان هنر در انتهای راه پربار زندگیشان می افتد ، فقر و تنگدستی و در نتیجه محو شدن از اذهان |
[۷]- (Stop Motion) یکی از تکنیک های ساخت انیمیشن ،برای به حرکت در آوردن اجسام به صورت فیزیکی (طوری که گویا اجسام خود به خود حرکت می کنند) است |
[۸]- Dissolve , این روش در تدوین و در اتصال دو نما (سینما) از فیلم به کار میرود.به گونه ای که تصویری تدریجاً محو گشته و تصویر دیگر جای آن را میگیرد |
[۹]- فرهنگ واژههای مصوب فرهنگستان، تهران: انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی |
[۱۰]- SuperImposition ,به دو یا چند تصویر که روی هم قرار می گیرند گفته میشود . |
[۱۱]- Double Exposure , نوردهی بیش از یک نوبت به صفحه حساس عکاسی برای ایجاد یک عکس |
[۱۳]- گرچه پیشتر توماس آلوا ادیسون از این روش در فیلم اعدام ماری استوارت استفاده کرده بود . |
[۱۶]- Legion of Honour : بالاترین نشان افتخار کشور فرانسه بود اناپلئون بناپارت در නඹ می නමධ آن را بنیان گذاشت. |
[۱۷]- A Trip To The Moon- Le Voyage dans la Lune |
[۱۸]- The Kingdom Of Fairies |
[۱۹]- The Impossible Voyage |
[۲۰]- From The Earth To The Moon |
منابع : Cook, David A. (۱۹۸۱), A History of Narrative Film , Encyclopedia Of britannica , ۵۰۱ Movie Directors- Steven Jay Schneider , Early Cinema
|
|
نظرات
علی
4 سال و 1 ماه و 18 روز پیش
ارسال پاسخ
سلام چرا لینک نزاشتید
علی
4 سال و 1 ماه و 18 روز پیش
ارسال پاسخ
سلام چرا لینک نزاشتید
محمد
4 سال و 1 ماه و 18 روز پیش
ارسال پاسخ
چرا میزنیم ذخیره ویدیو دانلود نمی کنه
محسن
4 سال و 1 ماه و 18 روز پیش
ارسال پاسخ
حاجی من این فیلم می خام دانلود کنم نمیشه میشه لطفا لینک دانلود بذارید