اولین فیلم ناطق سینمای ایران ; دختر لر

اولین فیلم ناطق سینمای ایران ; دختر لر

دختر لُرنخستین فیلم ناطق به زبان فارسی است. این فیلم در سال ۱۳۱۲ خورشیدی توسط اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا در استودیو امپریال فیلم در بمبئی ساخته شد.

سه شنبه 1 شهریور 1401 ساعت 15:29
مهندس اردوان سیف بهزاد ، سردبیر و صاحب امتیاز هنرنامه امروز

این فیلم در میان مردم به " جعفر و گلنار " معروف بود . فیلمی که توسط  روانشاد "عبدالحسین سپنتا" و "اردشیر ایرانی " خلق شد. این فیلم فقط اولین در نوع خود نبود ، بلکه حضور "روح انگیز سامی نژاد" به عنوان نخستین هنرپیشه زن غیرمسلمان نیز حائز اهمیت بود . در هرحال این فیلم در سینماهای دیده‌بان (مایاک) و سپه اکران گردید . 

  اولین فیلم ناطق سینمای ایران :

در سال 1312 " خان بهادر اردشیر ایرانی " در کمپانی "امپریال فیلم" بمبئی آغاز به ساختن نخستین فیلم ناطق ایرانی می‌کند. عبدلحسین سپنتا،نگارش فیلمنامۀ  و نقش اول آن را برعهده داشت . تهیۀ فیلم دختر لر هفت ماه به طول انجامید  و در نهایت در آبان ماه سال 1312 ، صف‌های طولانی مردمِ در انتظار پشت درب‌های سینما مایاک نقطۀ عطف تاریخ سینمای ایران را رقم زدند. اکران این فیلم موجب شکوفایی صنعت نوپای سینما در ایران شد. در آن دوران سینماداران که به نمایش فیلم‌های فرنگی خو کرده بودند که این فیلم سبب  استقبال گرم مردم کوچه و بازار گردید و از نظر مدت زمان نمایش و فروش ، حد نصابی به جا گذاشت که تا سال‌ها بعد شکسته نشد.

همانطور که اشاره شد ، فیلمبرداری در هند انجام شد و بر اساس فیلمنامه، وقایع فیلم در ایران رخ می‌داد و لباس‌ها و وسایل صحنه‌ها می‌بایست ظاهری ایرانی داشته باشد . لوازم مورد نیاز فیلم با این مشخصات در هند یافت نمی‌شد ، بنابراین وسایل ضروری را از ایران تهیه نمودند.

 

نخستین فیلم سینمای ایران آبی و رابی است که در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوهانیانس ساخته شد و تا پیش از این فیلم‌های ناطقی که در سینماها اکران می‌گردید، جدیدترین فیلم‌هایی بود که از آلمان و فرانسه و آمریکا به ایران می‌رسید . فیلم‌هایی مانند چارلی در کنار دریا ، در سایۀ حرم ، تارزان پرورش یافتۀ میمون و . . . اما مشکل اینجا بود که از ناطق بودن این فیلم‌ها ، اغلب تماشاگران از مفهوم گفتگوها ، در نهایت موسیقی آن را درک می‌کردند.

در نگاهی گذرا به نام این فیلم‌ها ، مشخص است که سینماها اثر قابل توجهی را به غیر از آنچه که عامه دوست دارند به روی پرده نمی‌بردند . سینما در تهران روال عادی را می‌گذراند تا اینکه حادثه‌ای موجب می‌شود تا دوره‌ای این رخداد مقولۀ مطرح و مهمی باشد . سینما مایاک به مناسبت افتتاح مجدد خود ، برنامۀ خاصی جهت رجال و محترمان تدارک می‌بیند و پس از نمایش چند فیلم کوتاه صامت خبری ، یک فیلم ناطق خبری از جشن یازدهمین سال جمهوریت ترکیه را نیز به نمایش در می‌آورد که مرحوم "فروغی" رئیس الوزرای ایران و رئیس الوزرای ترکیه بیاناتی مودت آمیز راجع به دوکشور ایراد نموده و برای نخستین بار تماشاگران معنای ناطق را در می‌یابند ، زیرا تمام صحبت‌های فروغی را درک کرده بودند و از این‌جاست که هجوم مردم به سینما مایاک آغاز می‌گردد و در این مرحله مالک سینما مایاک ، گریشا ساکوارلیدزه با توجه به آگهی‌های منتشرشده تاریخ خرداد 1312 که در روزنامه ایران از کمپانی امپریال فیلم مشاهده نمود، به صرافت نمایش فیلم دختر لر افتاد.

زنده‌یاد عبدالحسین سپنتا ، به نمایندگی از اردشیر ایرانی به همراه عبدلعلی یوسفعلی (شریک اردشیر ایرانی در کمپانی امپریال فیلم) ، در اواخر شهریور 1312 راهی ایران می‌شود و پس از نمایش نسخه‌ای از فیلم دختر لر برای ساکوارلیدزه ، در آبان‌ماه 1312 بود که قرارداد اکران فیلم دختر لر منعقد می‌گردد.

جالب است بدانید که تا پیش از انعقاد قرارداد ، هیچ نامی برای این فیلم درنظر گرفته نشده بود و در آگهی که بالاتر اشاره گردید ، به‌عنوان اولین فیلم ناطق و موزیکال فارسی از آن یاد می‌شد. سرانجام زمان اکران فرا می‌رسد و کوچۀ اتحادیه در خیابان لاله زار ، میزبان این رخداد تاریخی است . 

پیرامون تاریخ دقیق اکران این فیلم منابع معتبر هرکدام تاریخی را اشاره کرده‌اند که در این مقاله با اشاره به هرکدام و ذکر آن منابع به ادامۀ مطلب می‌پردازیم.

به نقل از روزنامۀ ایران و کتاب تاریخ سینمای ایران جلد اول ، سینما مایاک از سی‌ام آبان 1312 اکران فیلم را آغاز می‌کند و در شرایطی که سینماها هرکدام هفته‌ای دو فیلم تعویض می‌کنند ، سینما مایاک به مدت 37 روز نمایش این فیلم را ادامه داد. ساکوارلیدزه ، مدیر سینما مایاک ، قرارداد تازه‌ای را با سپنتا در 27 آذر 1312 برای نمایش فیلم دختر لر در شعبۀ سینما مایاک یعنی سینما سپه منعقد می‌کند و از هفتم دی اکران آن آغاز و تا 120 روز ادامه می‌یابد.

 

  اولین فیلم ناطق سینمای ایران ( دخترلر) چگونه ساخته شد ؟

در بخشی از کتاب تاریخ سینمای ایران جلد اول ، به قلم جمال امید از زبان زنده‌یاد سپنتا آمده :

من تازه از نشر تعدادی از کتابهایی که طی سه سال تحقیق و فعالیت با نظر دینشاه ایرانی فارغ شده بودم که از روی اتفاق با پدیدۀ فیلم و سینما آشنا شدم. ماجرا از این قرار بود که دینشاه ایرانی ، دوستی داشت با نام اردشیر ایرانی که صاحب کمپانی فیلم‌برداری "امپریال فیلم" در بمبئی بود . در جلسه‌ای اردشیر ایرانی از دینشاه ایرانی و من به استودیویش دعوت کرد. بعد از دیدن قسمت‌های مختلف استودیو ، شاهد فیلمبرداری فیلمی به نام دختر روستایی بودیم که بزبان اردو تهیه می‌شد ، ملاحظۀ این صحنه متدرجا این فکر را برایم پیش آورد که چرا فیلم نسازیم؟ 

اردشیر ایرانی از اصل فکر استقبال کرد ، ولی او در عین حال یک تاجر بود و می‌خواست بداند سرمایه‌ای را که صرف می‌کند بازگشت و سودی خواهد داشت ؟ 

سرانجام با تحقیقاتی که زنده‌یاد سپنتا انجام داد ، به لحاظ اقتصادی مقبول اردشیر ایرانی قرار گرفت و در این راستا سپنتا را با دیباکی بوز فیلمساز هندی آشنا کرد و مجموعه‌ای از کتابهایی پیرامون سناریو نویسی و کارگردانی و مونتاژ که اردشیر ایرانی با خود از انگلستان آورده بود ، در اختیار او قرار داد و سرانجام سناریو با نظر فنی اردشیر ایرانی در فروردین 1312 آغاز شد.

زنده یاد "عبدالحسین سپنتا " در گفتگو با فصلنامۀ فرهنگ و زندگی ( شمارۀ 18 - چاپ شده در کتاب تاریخ سینمای ایران به قلم زنده یاد مسعود مهرابی) نخستین روزهای فیلم‌برداری فیلم دختر لر را اینگونه شرح می‌دهد :

در دو اتوموبیل سواری ، یکی متخصصین فیلمبرداری و صدابرداری و دستیاران آن‌ها و دیگر من که کارگردان و چند نفر که از آن به بعد هنرپیشه نامیده شدند ، قرارداشتیم و راه‌های پرپیچ و خم را از درون جنگل‌های وحشتناک می‌پیمودیم. مقصد ما محلی بود در چمود. این محل را که برای رسیدن به آن می‌بایست فرسنگ‌ها از درون جنگل و رودخانه عبور کنیم ، از این نظر انتخاب کرده بودم که در حوالی شهر بمبئی ، مناظری که شبیه به لرستان باشد وجود نداشت و مجبور بودیم فرسنگ‌ها راه پیموده و قریب به دویست اسب را به آن محل بفرستیم تا بتوانیم قسمتی از مناظر شبیه به لرستان پیدا کنیم و بسا اتفاق می‌افتاد که پس از رسیدن به محل مقصود ، اتفاقا هوا ابر می‌شد و تا غروب همۀ ما منتظر آفتاب می‌نشستیم و بالاخره مایوس شده ، بدون آنکه اصلا دستگاه فیلمبرداری شروع به کار کرده باشد مراجعت می‌کردیم. اغلب اتفاق می‌افتاد که مناظری شبیه به لرستان و کوه‌های آن سامان پیدا می‌کردیم ، ولی یک تیر تلگراف یا لولۀ آب یا عمارت مدرن که در آن منظره بود مانع می‌شد که از کوه مذکور استفاده نماییم ، یا آن‌که درخت نارگیلی که در آن منظره قرار داشت ما را منع می‌کرد. فیلم‌برداری این فیلم با شرکت کسانی که تمام آن‌ها برای اولین مرتبه خود را در مقابل دوربین فیلم‌برداری می‌دیدند کار آسانی نبود.

سپنتا در مورد انگیزۀ خود از ساختن دختر لر می‌گوید :

از آنجایی که اولین فیلم ناطق فارسی بود و در کشور بیگانه نمایش داده می‌شد،شایسته بود موضوع آن ترقیات ایران آن روز باشد . لذا داستان دختر لر را طوری تنظیم کردم که مربوط به ایلات و قدرت حکومت مرکزی ایران باشد و به همین جهت نیز ترقیات ایران نو طی فیلم مزبور نشان داده شد و از لحاظ ملی و تهییج احساسات ملی ایرانیان دور از وطن مورد توجه واقع شد.

یکی از مشکلات سازندگان فیلم دختر لر ، یافتن بازیگر نقش گلنار بود . سرانجام روح انگیز (صدیقه ) سامی نژاد ، همسر یکی از کارکنان استودیو امپریال به کمکشان آمد و حاضر شد که در فیلم بازی کند . اما او لهجۀ غلیظ کرمانی داشت و سپنتا به همین علت ناچار شد تغییراتی در فیلم بدهد و سامی نژاد نیز نقش گلنار را به خوبی بازی نمود . اما به دلیل بازی در این فیلم و فیلم بعدی سپنتا ، شیرین و فرهاد ، مورد انتقاد شدید خانواده‌اش قرار گرفت و پس از بازگشت به ایران ، مجبور شد مدتی را در انزوا بگذراند.

 

  داستان فیلم " دختر لر " :

فیلم دختر لر که بر اساس داستان عامیانۀ "جعفر و گلنار" شکل گرفته دربارۀ زندگی دختری است به نام "گلنار" که در قهوه‌خانه‌ای در خوزستان با "جعفر" (عبدالحسین سپنتا) آشنا می‌شود و به او دل می‌بازد . راهزنان لُر ، گلنار را در کودکی دزدیده‌اند و اینک قلی خان (هادی شیرازی) ، رئیس راهزنان چشم طمع به او دارد. جعفر با قلی خان دست و پنجه نرم می‌کند و سرانجام پس از حوادثی به وصال گلنار می‌رسد . در پایان فیلم جعفر و گلنار از ترس انتقام راهزنان از خوزستان به بمبئی می‌گریزند و سال‌ها بعد با شنیدن خبر ترقیات ایران به وطن بازمی‌گردند.

  عوامل " دختر لر " :

بازیگران :عبدالحسین سپنتا ، روح‌انگیز سامی‌نژاد ، هادی شیرازی ، سهراب پوری 
نویسنده : عبدالحسین سپنتا
تهیه کننده : اردشیر ایرانی
کارگردان : اردشیر ایرانی 
فیلمبردار : رستم ایرانی ، ادی ایرانی

  مشخصات فیلم " دختر لر " :

تاریخ انتشار : دی 1312
مدت زمان : 90 دقیقه
استودیواستودیو امپریال فیلم در بمبئی 

در تهران  ایران امروز و ایران فردا نیز به دختر لر ضمیمه شد.نکتۀ قابل اشارۀ دیگر این است که فیلمی که این قصه را دارد ، زمان نمایش آن باید بیش از 90 تا 100 دقیقه باشد ، اما نمایش نخست این فیلم در تهران نزدیک به یکصدوسی دقیقه به طول انجامید . این زمان اضافه را دو بخش سبب می‌گردد ، در بخش نخست و پیش از آغاز فیلم ، اردشیر خان ظاهر شده و پس از تعظیم کوتاهی به تماشاگران از روی نوشته‌ای با لهجه‌ای به شدت غلیظ و درحالیکه به زحمت معنای کلمات مفهوم است به آن‌ها خیرمقدم می‌گوید.

ساسان سپنتا فرزند عبدالحسین سپنتا در گفتگویی که با جمال امید داشت می‌گوید در این باره می‌گوید :

نظرم هست در نسخۀ مستعملی که در ایران ، این اواخر در اختیار حبیب دماوندی شوهر سابق روح انگیز و رانندۀ سابق اردشیر ایرانی مانده بود و گاهی به نمایش میگذاشت ، هنوز نیم تعظیمی از اردشیر ایرانی در ابتدای فیلم باقی مانده بود که با سروگردنی نسبتا چاق و عینک و سری کم مو لحظه‌ای روی پرده ظاهر می‌شد و بقیۀ آن به مرور زمان حذف شده ، بعدها دیگر نمی‌دانم آن نسخۀ فیلم مستعمل را که حدود سال 1351 وزارت فرهنگ و هنر از دماوندی خرید به چه صورتی درآمد.

اما بخش دوم ، در پایان فیلم ، وقتی جعفر یک نسخه روزنامۀ ایران را به دست می‌آورد ، با مطالعهۀ آن از ترقیات مملکت اطلاع حاصل می‌کند و تصمیم می‌گیرد که به همراه گلنار به ایران بازگردد . . . و ناگهان ار استودیوی "امپریال فیلم بمبئی" سر در می‌آورند و به مشاهدۀ تاسیسات استودیو ، پلاتوهای فیلمبرداری ، استودیوی صدابرداری ، سالن مونتاژ ، چاپ لابراتوار و . . . می‌پردازند.

جمال امید در در جلد اول کتاب ارزشمند تاریخ سینمای ایران نتیجه گیری نموده که دختر لر اگرچه تحت عنوان ساختۀ اردشیر ایرانی ارائه شده ف اما در واقع دو کارگردان داشته است ، کارگردان فنی : ایرانی و کارگردان هنری : سپنتا ( اگرچه در ظاهر امر اردشیر ایرانی برای سپنتا گواهی به عنوان کارگردان صادر کرده ولی نام خودش را به عنوان رژیستور در عناوین فیلم ذکر کرده است.)

به هرصورت مهر 1312 ، دختر لر آمادۀ نمایش است . . . 

 

  سرنوشت اولین بازیگر زن سینمای ایران :

متاسفانه در هنر ایران فراوان چنین سرنوشت تکراری و شومی را برای بزرگان این مرزوبوم داشته‌ایم که در دوران کهن‌سالی آن چنان فراموش شده‌اند که گویی از آغاز وجود و حضور نداشته‌اند . اما تقدیر روح‌انگیز سامی نژاد ، دوران خانه نشینی را بسیار زودتر از آنچه که می‌پنداشت برای او رقم زد. روح انگیز شاید قربانی کج فهمی و ناآگاهی دوران خود شد .

آن طور که خود روح‌انگیز سامی‌نژاد در فیلم کوتاهی که به یاد او توسط مجید فدائی ساخته شد این گونه شکایت می‌کند:

به خاطر ناراحتی‌هایی که در موقع فیلم‌برداری و بعد از آن ، چه از طرف فامیل و چه از طرف مردم کشیدم ، هرگز راضی نشدم در فیلم دیگری بازی کنم. 

در بخش دیگری به دلیل سفر خود به بمبئی اشاره می‌کند که :

شما فکر می‌کنید که آرتیستی در آن موقع خیلی راحت بود ، اینکه سختی در فیلم ، در گفتن و در کار کردن هیچ تکلیفمون روشن نبود که جلوتر چی برایمون حاضر کردن ، دوم از مردم . . . هر قدر که ما زحمتمون در فیلم زیاد بود در بیرون هم همین بود ، برای اینکه همه میخواستند بیست و چهار ساعت ما رو بکشند ، که یک زن ایرانی مسلمان حق نداره در این فیلم بازی کنه ، حالا شما ببینید ما چه حالی باید داشته باشیم . . .

این سخنان سامی‌نژاد اولین بازیگر زن سینمای ایران است . 

روح‌انگیز سامی‌نژاد تا صبح ۱۰ اردیبهشت ۱۳۷۶ در طبقه پایین خانه‌ای دو طبقه  زندگی می‌کرد و سرانجام در بعد از ظهر چهارشنبه دهم اردیبهشت ۱۳۷۶ در تهران در سن ۸۰ سالگی درگذشت و در قطعه ۳۶ ردیف ۴۴ شماره ۴۱ بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

 


  سازندۀ اولین فیلم ناطق سینمای ایران :

سپنتا اگرچه هیچگاه خود را کارگردان دختر لر معرفی نکرد ، اما در مصاحبه‌هایی که بعدها انجام می‌دهد ، همواره خود را به‌عنوان سازندۀ فیلم معرفی می‌کند . واقعیت قابل باور در دختر لر این است که اگرچه اردشیر ایرانی تقریبا همۀ عناوین را در عنوانبندی به خود نسبت می‌دهد ، ولی به مراتب خیلی کمتر از آنچه می‌بایست در کار فیلم موثر بوده و در مقابل سپنتا نقش اساسی‌تر از آنچه که عنوان شده ، دارا بوده است.

  منابع :

- تاریخ سینمای ایران - مسعود مهرابی- چاپ 1395

- نام آوران سینما در ایران ، کتاب اول، حمید شعاعی

- سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا ، محمد تهامی نژاد

- فیلم به یاد اولین بازیگر زن سینمای ایران ، مجید فدائی ، 1375

- تاریخ سینمای ایران - جمال امید

 

ثبت نظر

ارسال